Public Secret Code on Tired -- Let's publish a paper tonight | |
|
گرمای منزجرکننده، اوّل اسفند.
و منای که هرگز - زیرِ بارِ گرمای طبیعی - گرم نخواهم شد. چه خوب که دارم میفهمم، دلیل تنفّرم از تابستان (فصلی که احتمالاً در آن بهدنیا آمدهام) این است که هیچکس نمیتواند من را در تابستان گرم کند. □ و خسته شدیم از بس که نگاه کردیم و هیچچی نفهمیدیم ... و عشق هم یادمان رفت. □ تانیا فقط یک اسم نیست؛ وقتی چشمهایش، آخر شب، خستگی را... خستهگی را... خستهگی؟ خسته؟ . تانیا فقط یک اسم نیست. |
9:28 PM |