715-1 (on due) | |
|
لای این میخهای کج و بیقواره و ترسناک
ننوئی برای خودمان ردیف کردهایم؛ مترسکی را هم گذاشتهایم که آلارم بدهد هر وقت داشتیم دور میرفتیم. لای این میخهای کج و بیقواره و ترسناک بس عجب خاطره میسازیم؛ ده سال دیگر که برگردیم این طرفها سری بزنیم، با کلی یادبود و یادباد فقط غم دود (غمدود) میکنیم. و حتی، هنوز، باورمان نمیشود پایهی ننوی ما، پر از تیزی و نفرت بود. لای این میخهای کج و بیقواره و ترسناک باید گرد خودمان بدویم و بدویم تا یا شجاعتش را پیدا کنیم یا وسیلهاش را که از جلوی «بوق بوق بوق بوق!» و «آژیر»های مترسک با عینکدودی و لبخند بگذریم و بگوییم «بای بای قناریها! بای بای گلابیها!» |
10:55 AM |