φ and θ could be mine in northpole; iff it wasn't pressure on me (the gas) just in the way that Murphy defines his low law | |
|
نباید تمامت رو بذاری به پای منی
که هیچچیم به هیچجا بند نیست... و تنها چشمه امیدم به محورzهاست، که بتونم زندگی iterative decrementalم در صفحه xy رو باهاش توجیه کنم. آخرش یهو دیدی حلزونه شده قد یه نخود پیپی مورچه - من هم شالاپّی از z≥z0 افتادم پایین. بعد کی حاضره راجع به جوونیِ تویِ عزیزترینم، بگه «من، منِ کلّه گنده!»؟ نباید. |
8:46 PM |