to Save summer, to Save in summer, to Save ourselves in summer, to summer | |
|
امروز سهشنبه نیست که نباشد،
برف نمیآید که نیاید، تمام درها و پنجرههای اتاق بستهاند که باشند، جانی رفته و حتی سفربهخیرش هم نکردهامش که نکرده باشم، خورشید تابستان زاویه انحنای لازم را ندارد که نداشته باشد، من اما باید بیدار شوم. ساعت کمی از همان موقع همیشگی گذشته من تمام تنم داغ است فارو از من بیحوصلهتر و کتابها پر از خمیازه من اما باید بیدار بشوم. شب، داغی نیش مگسهای تابستانی، آلارمهای پوچ تابستانی، پلنهای ریخته و نریخته و شده و نشده و معوقهی تابستانی، من اما لای این همه دژاووی پریودیکال باید بیدار بشوم. تو یادت نیست، باید کدام شماره را فشار میدادیم این جا؟ |
6:52 PM |