Describing you in one word not-starting with G | |
|
چرا همیشه تو باهوشتر بودی و من،
یادم میرفت؟ آخرش وقتی یاد گرفتم یادم بماند، که تو دیگر باهوش نبودی. □ خیلی تمرین کردم. خیلی. آنقدر که وقتی میرسم به آماتورها، دیگر یا نمیخندم یا آنقدر بلند میخندم که آنها هم خندهشان بگیرد. خیلی. □ بازیهای جدید؛ رقبای جدید؛ . . . آدم را باهوش میکند، و یخی. |
1:55 PM |