Steady state – longer than usual | |
|
نفرت، تلخ است
و فراموشی - این که حتی متنفر هم نباشی - وحشتناک.. {صرفاً/جبراً} † چراغهای رابطه را دیشب، جماعت مطلّقهی مستِ محلّه با سنگ و بطری زدند شکستند. □ پیری، تورهای تابستان، اینکه هروی هرگز نخواهد توانست چیزی بین «ر» و «غ» را با شستیهای سیاه (و باریک) پیانو بزند، رکوردهایی که هر شب در سینک ظرفشویی شسته میشوند، سلفپرترههایی که هرگز ظاهر نمیشوند، کادوهایی که توی کشو انبار میشوند، موجهای مکزیکو، مسئولیتپذیری در مه، و بقیه ایمپرفکشنهای زندگی اند که زندگی را از آنـی که باید پرفکتتر میکنند. زنده باد! |
3:22 PM |