† †
. Email: he [at] horm
. RSS: atom
. Powered By: Blogger
In bed



تانیا
انتظار داری هنوز بخندم؟

تانیا
ساعت فیزیولوژیکی بدن من، خیلی وقت رسیدن پاییز را مژده داده...
شاید هم، این ساعت فیزیولوژیکی بدن تو بود، که با آمدن پاییز رفتن‌ت را مژده آورده...

تانیا
خودت هم می‌دانی که
لعنتی‌تر از آنی که بفهمی
یک مرد هر صد و پنجاه سال یک‌بار عاشق می‌شود
و سالی چهار بار یادش می‌رود...

تانیا
بدرود.


Aidin, somehow, is a real legal guy, and nothing more, and nothing less.