Stop the shines, Maintain the plastice trees | |
|
اینجا ما همه یه مشت کوهنورد خسته و خندونیم که سعی میکنیم هر شب قبل از خواب یه دور دیگه همهی قلهها رو تو ذهنمون فتح کنیم و دوباره بذاریمشون زیر تخت. اینجا هر کی رو ببینی تو زندگیش یه روزی آرزو داشته یه جایی رو فتح کنه؛ ولی وقتی رسیده به ده متری قله و دیده یه پرچم دیگه اون بالاس، لیز خورده و مثل یه بهمن، ابلهانه اومده پایین....
اینجا ما همه همیشه میخندیم و همهی تجربههای فتحهامون رو با همراهی دود سیگارامون به اشتراک میذاریم. اینجا ما فقط وقتایی گریه میکنیم که یا سیگارمون نم کشیده باشه یا یادمون بیاد اون پرچمای نوک قلهها رو یه جایی دیدیم. بعضی اوقات هم که صرفاً حدس میزنیم که دیگه حتی دستمون به پرچمهای خودمون هم نمیرسه، دود سیگارمون رو غلیظتر میکنیم... اینجا ما همه یه جورایی به آلزایمر موضعی مبتلا هستیم؛ صرفاً وقتایی که میدونیم قراره زیاد مست کنیم، تمام طول راه رو از خونه پرچم میکاریم، تا موقع برگشتن، تا خونه مستیمون نپره... □ □ □ نوامبر میشه و من همیشه یادم میره که قبل از خواب، دعا کنم. حتی یادم میره که بعد از بیدار شدن، یادم بیاد که من همونیم که قبل از خواب آرزو داشت یه شب آروم رو تو نوامبر تا صبح بخوابه. اما همهش تقصیر خود خدا بود که یادش میرفت حتی برای یه دفعه هم که شده منو تو خواب قهرمان کنه تا نخوام همهی قهرمانها رو خودم تنهایی بکشم و بعد برات توضیح بدم که غرور مشوق اصلی حسادته و تو بخوای که من تو رو نکشم... همیشه اواخر نوامبر که میشه، قبل از خواب اونقدر عکستو نگاه میکنم تا تو خواب هم، مثل تو عکست، لبخند بزنی و اونقدر ادای مُردهها رو در بیاری که من بذارمت رو طاقچه. بعد تا آخر خواب دعا کنم که وقتی بیدار شدم یا اونقدر بزرگ شده باشی که بتونی از رو طاقچه بپری پایین و بیای بیدارم کنی، یا نوامبر برای همیشه تموم شده باشه... □ □ □ تو میمیری و من زودتر از اونی که فکرشو بکنی بهت شببهخیر میگم. همیشه من اول شببهخیر میگم. بعد میخوابم و تو اونقدر شببهخیر میگی تا خودت خوابت ببره... بچه هم که بودم، تو از همه بلوندتر بودی. یه کم که بزرگ شدم فکر کردم همهش سیاهبازیه. اما حالا دارم میفهمم که این یه استعداد مادرزادیه. تو بلوند میمونی و من زودتر از همیشه بهت شببهخیر میگم. اینبار چون مطمئنم که بلوند موندنت دست خودته. اینبار چون مطمئنم، خودت هم اگه بخوای، نمیتونی برای من بلوند نباشی... یادم میره شببهخیر بگم و تو رو تو خواب با یه بلوند دیگه اشتباه میکنم. خدا هم با اورلپ نعمتهاش، فقط اشک بندههاشو در مییاره. خدا هم، احتمالاً، همیشه داره سعی میکنه جذابترین بلوند دنیا رو خودش فتح کنه... |
1:04 AM |