Adjust the psychokinesis, asylum will smile to you | |
|
داری باورم میکنی
که زندگی همهش یه بکگرانده... همهش یه لایهست که اونم بکگرانده و همهی بقیهی لایهها زیر اون قایم میشن؛ قایمشون میکنیم؛ حذف میشن... و من و تو تو این بکگراند به این بزرگی گندهگی، سفیدی، فقط میتونیم آرزو کنیم که برف بیاد تا دست از دویدنِ بدون قطبنما دماسنج گونیا برداریم... □ □ □ این روزها، شبهاشون، همهی خوابهام پر شده از یه گلوله، یه ارتفاع، یه عالمه اشیاء فلزی برنده و یه زندگی که سِیوش کردم تا آفلاین، بکنمش... □ □ □ آرزو میکنم، یه روزی قبل از خواب، اونقدر بزرگ شم که یا دیگه هیچ وقت به عقب برنگردم، یا اگه برگشتم گریه نکنم... پ.ن. تو نیا؛ میدونم روزای خوبی بود، امّا لطفاً. |
10:15 PM |