Misspelled hell - abused poach | |
|
مترسک فکر میکنه شخم زدن هم جزو وظایف شخصیشه. مترسک صدای گاو در مییاره. وقتی برای اولین بار صداش زدم «عوضی!» یه جوری تو چشام زل زد انگار واقعاً اولین باره بهش میگم عوضی. طفلی باید یه دِرفت از خوابامو براش بفرستم تا معنی تجاوز رو بفهمه...
وقتی فکرشو میکنم که زمستون به همین زودیا مییاد، که تو دیگه هِودَهساله نیستی، که دزدهای توی خواب همیشه برنده میشن دلم میگیره. ایکاش هیچوقت نمیکاشتمت. ایکاش هیچوقت سبز نمیشدی. ایکاش هیچوقت بوت نمیکردم. ایکاش هیچوقت گریه نمیکردی. ایکاش هیچوقت گریه کردنت رو نمیدیدم. ایکاش هیچوقت یه لعنتی نمیشدی... مشترک مورد نظر من خیلی وقته دیگه گریه نمیکنه. مشترک مورد نظر من خیلی وقته دیگه بزرگ شده. مشترک مورد نظر من خیلی وقته دیگه رو کسی دایورت نمیشه. کسی مشترک مورد نظر منو ندیده؟ یه جزیره میخوام. یه جزیرهی یهنفرهی وحشی، پر از حشرات موذی. یه جزیره که توش موبایل آنتن نده تا حسرت نیاوردن شارژر رو نخورم. یه جزیره که با کل چوباش نشه یه تختخواب دو نفره ساخت. قایق رو آتیش میزنم تا گرم شیم. شبم رو خاکسترش میخوابیم. صبح دوش میگیریم و میریم یه قایق دیگه میخریم. بارون اما اگه بیاد من نیستم. من میشینم گریه میکنم و فحش میدم. بعد نذر میکنم اگه بارون بند بیاد تختمون رو چپه میکنیم و تمدن میترکونیم... |
12:48 AM |