Media files (all types) | |
|
نیمهی پنهان تمام خستگیهای ناخودآگاهم را،
له میکنم. بلندتر میپرم. حتی از جیغهایم. [سگهایی که به دنبال من در سربالاییها میدوند] رو به آینه بلند بلند میخندم. هنگام اصلاح، دستم را هم میبرم. پوستش مچالهتر میشود. حتی از عقدههایم. [ما پیروز شدهایم. لوزلس] حجم کوچولوی قهرمان، هیچ وقت، از عمق دستهایش فراتر نمیرود. مگر اینکه نداند یک قهرمان، هیچوقت پرمننتلی مهربان نمیماند. [بوی آبی یک نوستالژی. باید رو به سن تعظیم کرد] |
12:51 PM |