† †
. Email: he [at] horm
. RSS: atom
. Powered By: Blogger
Eliminate the Cynic



I know for sure
تا حالا یه کرگدن بوسیده‌تت؟

You left me here...
خوش به حالش...

I came for shelter
تا حالا یه کرگدن‌و بوسیدی؟

My last conviction...
خوش به حالش...


I'll fight for sure...
دلم برای تمام کرگدن‌های بیوه‌ای که می‌شناسم، می‌سوزد...

You found me stranded...
باور لمس چشم‌های امیدوار یک کرگدن لمس نشده...

My hand in yours...
تمام آفتاب‌گی تابستان یعنی یک نفرت با بوی عجز...

A farewell whisper...
بون‌جوق مادام، بوم جوق کلاغا. دو نقطه سیاه...


Tell me what for...
همیشه بوی غار می‌دهیم. مرطوب، میهنی، آغشته...

Tell me why...
ترس لمسیده شدن توسط یک کرگدن بیوه در غارترین کافه‌ی شهر...

Tell me the reason...
به حساب تلافی. همه‌ی پسرگی‌های یک دیت شصت درجه...

Tell me how...
مطمئن باش به یک بار امتحانش می‌ارزد. مواظب شاخ کرگدن‌های کور باش...


Tremble on...
ناباوری یک ناباروری وقتی همه‌چیز به خیر می‌گذرد...

My last conviction...
تشعشعات متوحش ناقوس روی گندم‌های کرگدن دیده...

Tremble on...
وحشت قایق‌ران شدن در جزیره‌ی گورکن‌های بانشاط...

My last farewell...
فقط یک بهانه برای آفرینش‌ آفرینش‌های تصادفی...

Tremble on...
یک wget وحشیانه روی تمام داف‌بازی‌های ممکن...

My last prediction...
یک روز آفتابی دیگر با طعم کرگدن. دو نقطه زرد...

Tremble on...
برای حماقت هیچ‌وقت دیر نیست...

This is my cell...
پیترو، هر وقت برگشتی، اسمت رو روی در بنویس...


Aidin, somehow, is a real legal guy, and nothing more, and nothing less.