Sacred discard; Silent crunch | |
|
اگر قرار باشه یه روزی،
یه خدایی... من باشم و دریا و همهی تفهای غلیظ و همهی خندههای لزج... با تو... اون روز، قول میدم بریم قایق سواری. بریم وسط وسط دریا، تف کنیم تو آب، بعد قایقو آتیش بزنیم و بزنیم به چاک... من میدوم دنبال تو، تو بدو دنبال ساحل، خدا هم دنبال ما. پری دریایی هم میشه تخممرغ گندیده. مگه همیشه این ما نبودیم که گریه میکردیم؟! شب که شد، دوتایی انقلاب میکنیم. من و تو بر علیه خدا. من و خدا بر علیه تو. تو و خدا بر علیه من. اصلاً هر کی دیرتر خوابید اون باخته. چرا نمیخوابین لعنتیا؟ چرا نمیخوابین لعنتا؟ بخواب لعنتی! قبل از خواب داد میزنم: کسی یه پری دریایی گندیده نمیخواد؟ صبح میشه، آفتاب میزنه. دریا بخار میشه. قایقمون دامداری میشه. پری دریایی ویز ویز میکنه. خدا پرمننتلی آفلاین میشه. من و تو هم، هی غلت میزنیم و فارغ از همهی دنیا صدای پری دریایی در مییاریم. تف... |
3:30 AM |