† †
. Email: he [at] horm
. RSS: atom
. Powered By: Blogger
Three of a kind



راوی ادامه می‌ده: ...Then a the girl cried
یکی از وسط جمعیت پا می‌شه و می‌گه: No! The a girl
بقیه فقط سعی می‌کنن خودش و بیشتر به آتیش نزدیک کنن تا گرم‌تر بشن...

□ □ □

می‌گه: تو... ؟
نگاش می‌کنم.
می‌گه: تو... !
نگاش می‌کنم.
می‌گه: تو... .
نگاش می‌کنم.
...
اگه همین‌جوری پیش بره فکر کنم زود بفهمه که زندگی بدون پلک خیلی سخته...

□ □ □

موهام‌و شونه می‌کنم. می‌دونم اون شبح سرگردان امشب تو خواب می‌بوسدم. موهام‌و محکم‌تر شونه می‌کنم. می‌دونم اون شبح سرگردان، امشب هم تو خواب می‌بوسدم...
زود می‌خوابم. خواب می‌بینم شبح سرگردان داره موهام‌و شونه می‌کنه. می‌بوسمش...
بیدار که می‌شم هنوز شونه دستمه. گریه می‌کنم. شبح سرگردان هم...


Aidin, somehow, is a real legal guy, and nothing more, and nothing less.