Blush the Blue | |
|
مرتیکهی دائمالخمر زیونشو توی دهنش چرخوند و یه تف غلیظ انداخت ته لیوانش؛ انگشتاشو لای موهاش کرد؛ یه نخ سیگار دیگه روشن کرد و سعی کرد بدون اینکه چشماشو باز کنه، حرکات قرمز استریپر رو تصور کنه...
وقتی حس کرد حسابی گرم شده، تو دلش یه جیغ بلند کشید و یهو برگشت... همه براش دست زدن؛ حتی صاحب بار؛ حتی استریپر... مرتیکهی دائمالخمر بدون اینکه مست کنه برگشت خونه... |
10:44 PM |