† †
. Email: he [at] horm
. RSS: atom
. Powered By: Blogger
شانزدهم آبان ماه ١٣٨٣ Plague is all The me has always wanted. Said maid.



فکرش‌و که می‌کنم، می‌بینم اصلاً کراهتی نداره. در واقع صرفاً مشکل بقیه‌است. پس با تمام وجود داد می‌زنم:
« اهل طاعونی این قبیله‌ی مشرقی‌ام... »

اما تو دستم‌و محکم فشار می‌دی، و با اون نگاه همیشه آشنات بهم یادآوری می‌کنی که خیلی وقته تو این قبیله طاعون رواج پیدا کرده...
در واقع من و تو آخرین باز مانده‌هاشیم...

بدون این‌که با کلمات بازی کنم، می‌گم :
« قبوله...
امشب رو هم رو به دریا می‌خوابیم... »


Aidin, somehow, is a real legal guy, and nothing more, and nothing less.