garbage collection failed | |
|
به اوج «خود پست بینی» میرسم...
مترسک اشاره میکند که بهتر از به سمت تاریکتر صحنه برویم. من بر و بر نگاهش میکنم. مترسک اشاره میکند که زمان نداریم. من گریه میکنم. مترسک همچنان استناد میکند... سرش داد میزنم. گریه میکند. اشاره میکنم که منظورم این نبود. در حالی که دقیقاً همین بود. شانههای مترسک میلرزد. دارد میفهمد که بهترین چیز راست گفتن نیست. بهترین چیز گفتن دروغی است که طرف مقابل بداهتاً بتواند دروغ بودن آن را تشخیص دهد... |
10:28 PM |