† †
. Email: he [at] horm
. RSS: atom
. Powered By: Blogger
چهاردهم مهر ماه ١٣٨٣ essential addiction overdosed



وقتی تنها رفیق مشروعم،
پورن‌استاری از قبیله‌ی همسایه شد...
حس کردم زمستان امسال
می‌توانم برای اولین بار
با خیال راحت سرمایم را بخورم...

□ □ □

فوقش از گرسنگی می‌میرم دیگه... بدتر که نیست!
...
پ.ن.
مگر این‌که واقعاً بمیریم...

□ □ □

یه روزی، یه جایی، یه کسی...
البته خب لزومی هم نداره که یه روزی باشه...
و لزومی هم نداره که جایی باشه...
یا حتی کسی...
...
بعدش از کادر که می‌ریم بیرون،
نور هی کم و کم‌تر می‌شه،
تا این که صحنه کاملاً سیاه می‌شه...
و من و تو می‌آیم روی صحنه...
البته بعد از این‌که تماشاچی‌ها سالن رو ترک کردن...

پ.ن.
دو و نیم رقم اعشار دیگه جا دارم...


Aidin, somehow, is a real legal guy, and nothing more, and nothing less.