† †
. Email: he [at] horm
. RSS: atom
. Powered By: Blogger
پنجم مهر ماه ١٣٨٣ Thatz me in the corner, push me inside...



خودم را که می‌گذارم جای کرم خاکی
زندگی برایم چندش‌آور می‌شود...
یک عمر از صبح تا شب زیر خاک کند و کاو کنی،
بدون این‌که جایی برای آپدیت کردن داشته باشی...

پ.ن.
هر روز جایی...
جایی برای هر روز...

□ □ □

شهامت دویدن
و شنیدن صدای کشیده شدن استخوانهایش روی آسفالت
صدای کشیده‌ شدن آسفالت زیر استخوانهایش...
...
من که گفته بودم زندگی ارزشش را ندارد...

□ □ □

دغدغه‌ی اضافی چرا؟
این پاداش نحسی بیش از حد گام‌های بلند من است
وقتی که سینه‌خیز می‌دوم...
...
سگ‌های همسایه این‌روزها مرتفع ‌تر شده‌اند...


Aidin, somehow, is a real legal guy, and nothing more, and nothing less.