once, twice, thrice | |
|
حسش اما
چیزی شبیه حس من است که وقتی بعد از مدت ها به وبلاگ این پسره - استامینوفن - سر میزنم، همهاش خدا خدا میکنم چرند نوشته باشه و با نوشتههاش حال نکنم... □ □ □ باهات موافقم فلمین... هر آدمی بعضی وقتها احتیاج داره که به این فکر کنه که تنها کسی که براش مهمه، خودشه... دقیقاً به همون دلیل که تنها کسی که براش اهمیت داره، خودشه... □ □ □ بیچاره نگهبانهای بیچاره... باید آنقدر TV ببینند تا خوابشان ببرد بعد آنقدر بخوابند تا دوباره TV ببینند. □ □ □ و پیرمرد نگاهی به درختچهی پلاستیکی انداخت که بعد از یک سال آب دادن بهش هیچ رشدی نکرده بود و افسوسکنان گفت درخت هم درختهای قدیمی... |
7:37 PM |