† †
. Email: he [at] horm
. RSS: atom
. Powered By: Blogger
class smallestclass{private: ;};



راجع به تعطیلات تابستان انشا بنویسید و آخرش را هم با «... و بعد بیا که همگی به تو بخندیم» به پایان برسانید.

□ □ □

بی‌تجربگی‌های دوران نوجوانی‌ام، مرا یاد دلایل ازدواج اسکیموها می‌اندازد. هیچ وقت هیچ چیز روی نقشه‌ی دیوار اتاقشان زیر پونز نمی‌ماند.

□ □ □

و این‌جور اتفاق‌ها معمولاً وقتی می‌افتند که
سیب - میوه‌ی مورد علاقه‌ی من -
از
سیب - میوه‌ی مورد علاقه‌ی تو -
بزرگتر - و نه خوشگل‌تر -
باشد.

□ □ □

و ما همچنان خوشبختیم…
ما هنوز هم بدبختی‌هایمان را به فال نیک می‌گیریم…

□ □ □

وقت‌هایی که دلم می‌خواهد
طوری بنویسم که هیچ‌کس به‌جز خودم
نتواند نوشته‌هایم را بخواند،
دوست دارم پیانو بزنم…


Aidin, somehow, is a real legal guy, and nothing more, and nothing less.