† †
. Email: he [at] horm
. RSS: atom
. Powered By: Blogger
میراث



فقط گفت :
- حتی حوصله خودم رو هم نداشتم که تا آزادی پیاده بیام
و مثل مرده ها رو تخت دراز کشید... طفلی فکر کنم امتحانش رو حسابی گند زده.... دلم براش می سوزه اما خب چی کار کنم؟! من امروز حسابی سبزم و حاضر نیستم به خاطرش تا آخر شب زرد بشم... وای که چه قدر من خود خواهم....
- پا شو آیدین... پا شو دیگه... زیاد مهم نیست... حالا مگه همه اش چند درصد بود؟... بقیه ام مثل تو گند زدن... پا شو دیگه...
صدای هق هق اش رو با بالش سنگینش خفه می کنه...
- آیدین با تو ام...
- خفه شو آشغال عوضی...
- اوه... آیدین...
- گم شو پی کارت... ولم کن... می فهمی خره... ولم کن...
- باشه... هر جور راحتی...
و بدون اینکه بلند شه، من رو از اتاق می ندازه بیرون... متآسفانه من زائیده ی افکار اون هستم...

پیش خودم فکر می کنم، آیا واقعآ خودخواهی من ارثیه؟



Aidin, somehow, is a real legal guy, and nothing more, and nothing less.